جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خمبره

خمبره

خمبره
خم کوچک. خمچه. (آنندراج) (از ناظم الاطباء). خنبره. (یادداشت بخط مؤلف) : و در خمبره کنند (گل و شکر مالیده را گاه ساختن گل شکر) و سر آن به کرباس ببندند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا

خنبره

خنبره
خمره، خمچه، خُم کوچک، خمبره، برای مِثال خنبرۀ نیمه برآرد خروش / لیک چو پر گردد، گردد خموش (نظامی۱ - ۹۴)
خنبره
فرهنگ فارسی عمید

خربره

خربره
دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری چگنه بالا. این دهستان کوهستانی با آب و هوای معتدل و 170 تن سکنه است. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا