معنی چاچله چاچله کفش، پا افزار، پاپوش، برای مثال گرفتم به جایی رسیدی ز مال / که زرین کنی سندل و چاچله (عنصری - ۳۴۶) تصویر چاچله فرهنگ فارسی عمید