معنی پیختن پیختن در هم پیچیدن، پیچیدن، برای مثال همه طومارها به هم درپیخت / داد تا پیک پیش خسرو ریخت (نظامی۴ - ۷۳۱) تصویر پیختن فرهنگ فارسی عمید