معنی بنی عم - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بنی عم
بنی عم
- بنی عم
- پسران عمو عمو زادگان: (بسی برنیامد که بنی عم سلطان بمنازعت برخاستند و ملک پدر خواستند)
فرهنگ لغت هوشیار
بن عم
- بن عم
- مخفف ابن عم:
همچو یکی یار زی رسول چرا بود
آنکه برادرْش بود و بن عم و داماد.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا