معنی افتراص - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با افتراص
افتراص
- افتراص
- غنیمت شمردن فرصت را. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). منتهز فرصت بودن. (از اقرب الموارد). وقت چیزی چشم داشتن. (المصادر زوزنی). اغتنام. (تاج المصادر بیهقی). یقال: ’انا مفترص للقائک’. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
افترام
- افترام
- لته نهادن (لته فرامه زنان به هنگام دشتانی در زهار گذراند
فرهنگ لغت هوشیار