جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ناتوانا

ناتوانا

ناتوانا
ناتوان. عاجز. ضعیف. درمانده. مقابل توانا. و رجوع به ناتوان شود:
ز سرگین خر عیسی ببندم
رعاف جاثلیق ناتوانا.
خاقانی.
جهان آفرین ایزد کارساز
توانا کن و ناتوانانواز.
نظامی
لغت نامه دهخدا

ناتوانی

ناتوانی
بی قوتی بی زوری ضعف، رنجوری بیماری، ضعف و بی حالی
ناتوانی
فرهنگ لغت هوشیار