کدر و گِل آلوده و پر از گِل. (ناظم الاطباء) : رَدِغ، جای گلناک. وَثیخه، زمین گلناک. مکان طان، جای گلناک. ارض متظرمطه، زمین سخت گلناک. (منتهی الارب) : دل ز پایۀ حوض تن گلناک شد تن ز آب حوض دلها پاک شد. مولوی (مثنوی چ نیکلسن دفتر2 ص 321). در خلایق روحهای پاک هست روحهای تیره گلناک هست. مولوی