معنی گران خواری - فرهنگ فارسی عمید
معنی گران خواری
گران خواری
بسیار خواری، پرخوری، برای مثال همچو خمار است درد تو که نگردد جز به گران خواری شراب شکسته (سیف اسفرنگ- مجمع الفرس - گران خوار)
تصویر گران خواری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با گران خواری
گران خواری
گران خواری
بسیار خواری پرخوری شکم پرستی، باده گساری بسیار بسیار نوشی: همچو خمار است درد تو که نگردد جز بگران خواری شراب شکسته. (سیف اسفرنگ)
فرهنگ لغت هوشیار
گران خواری
گران خواری
پرخواری. (آنندراج). بسیارنوشی: همچو خمار است درد توکه نگردد جز به گران خواری شراب شکسته. سیف اسفرنگ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گران خوابی
گران خوابی
گران خسبی: و در شان گرجیان غافل که جز گران خوابی از بخت بهره ای نداشتند مصدوقه کریمه افامن اهل القری ان یاتیهم باسنابیاتا بظهور پیوست
فرهنگ لغت هوشیار
گران خوابی
گران خوابی
گران خواب بودن. دیر بیدار شدن. سنگین خوابی: صداع بلغمی هفت نوع است: یکی گرانی سر و چشم. دوم کسلانی و دیرکاری. سیم خفتن و گران خوابی... (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
گران خوار
گران خوار
بسیار خورنده پرخور شکم پرست: آن سبک روح همچو روح برفت وین گران خوار همچو ریگ بماند. (مجد الدین محمد بن عدنان)
فرهنگ لغت هوشیار
گران خوار
گران خوار
بسیار خورنده، پرخور، ویژگی چیزی که خوردن یا نوشیدن آن ناگوار و دشوار باشد
فرهنگ فارسی عمید
گران خوار
گران خوار
مردم خورنده و بسیارخوارو شکم پرست. (برهان). پرخور. سخت پرخور: آن سبک روح همچو روح برفت وین گران خوار همچو ریگ بماند. (لباب الالباب جزء اول ص 180)
لغت نامه دهخدا
گیاه خواری
گیاه خواری
عمل گیاه خوردن گیاه خوری. گیاه خور. گیاه خوار، علف زار مرتع چراگاه
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.