معنی فاش شدن - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فاش شدن
فاش شدن
فاش شدن
آشکار شدن ظاهر شدن یا فاش شدن خبر. پراگنده شدن خبر
فرهنگ لغت هوشیار
فاش شدن
فاش شدن
آشکار شدن. ظاهر شدن. رجوع به فاش شود. - فاش شدن خبر، پراگنده شدن و ذیوع آن. (یادداشت بخط مؤلف) : فاش شد راز من به گیتی فاش من نترسم ز جنگ وز پرخاش. طاهر فضل
لغت نامه دهخدا
آتش شدن
آتش شدن
گرم شدن (آب)، آشوب بر خاستن شور و غوغا بهم رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بار شدن
بار شدن
بار گردیدن بصورت بار در آمدن، یا بار بگردن کسی بار گردن کسی شدن، سربار کسی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.