جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با علام

علام

علام
چرغ چرخ باز از مرغان شکاری چرغ، برناک (حنا)، داننده بسیار دان بسیار دانا، تبار شناس (نسابه) بسیار دانا بسیار دانشمند
فرهنگ لغت هوشیار

علام

علام
چرخ. چرغ. (منتهی الارب). صقر. (اقرب الموارد). باشه. باشق. واشه. عُلاّم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

علام

علام
بسیار دانا. (اقرب الموارد). نیک دانا. (منتهی الارب) ، کسی که دانا به انساب مردمان باشد. نسابه. (اقرب الموارد). آنکه از نسبت مردم آگاه باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

علام

علام
مرکب از ’علی’ حرف جر، و ’ما’ی استفهامی، الف ’ما’ بواسطۀ داخل شدن حرف جر بر آن، حذف شده است. (اقرب الموارد). مخفف ’علی ما’، یعنی بر چه و بر کدام. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

علام

علام
جَمعِ واژۀ عَلامه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

علام

علام
آموزاندن. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، آگاهانیدن (ناظم الاطباء) ، متصف به شجاعت نمودن، نشان گذاردن شناسائی را. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا