معنی زنگاری - فرهنگ فارسی عمید
معنی زنگاری
- زنگاری
- رنگ سبز مایل به آبی، هر چیزی که رنگ آن شبیه زنگار یا مس زنگ زده باشد، به رنگ زنگار، سبز رنگ، زنگ زده
تصویر زنگاری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زنگاری
زنهاری
- زنهاری
- آنکه شرط و عهد کند، کسی که امان و مهلت طلبد جمع زینهاریان
فرهنگ لغت هوشیار
زنگباری
- زنگباری
- منسوب به زنگبار اهل زنگبار از مردم زنگبار، صمغی سیاه که از درخت صنوبر گیرند
فرهنگ لغت هوشیار