معنی دادجویی
دادجویی
دادخواهی، عمل دادجو
تصویر دادجویی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دادجویی
دادجوئی
دادجوئی
عمل دادجو، دادخواهی
لغت نامه دهخدا
بازجویی
بازجویی
تفتیش
فرهنگ واژه فارسی سره
دانشجویی
دانشجویی
طالب علم دنبال دانش گشتن، شاگرد دانشگاه بودن
فرهنگ لغت هوشیار
سودجویی
سودجویی
در طلب سود و بهره بودن، سودجو بودن
فرهنگ فارسی عمید
بازجویی
بازجویی
تحقیق و پرسش از متهم یا مظنون دربارۀ موضوع اتهام
فرهنگ فارسی عمید
کامجویی
کامجویی
جستن آرزو های دل طلب تمتع و عیش و و عشرت
فرهنگ لغت هوشیار
بازجویی
بازجویی
پرس و جو از متهم، استنطاق
فرهنگ فارسی معین
دل جویی
دل جویی
تسلی، مهربانی، نوازش، مرغوبیت
فرهنگ فارسی معین
بازجویی
بازجویی
Inquisition, Interrogation
دیکشنری فارسی به انگلیسی