معنی جسورانه
- جسورانه
- بی باکانه، گستاخانه
واژههای مرتبط با جسورانه
جسورانه
- جسورانه
- متهورانه، بی باکی گستاخانه، بی پروائی با کسی
جسورانه
- جسورانه
- جسارت آمیز، دلیرانه، شجاعانه، گستاخانه
آسورانس
- آسورانس
- بیمه
آسورانس
- آسورانس
- فرانسوی بیمه
جابرانه
- جابرانه
- ستمگرانه ستمگرانه ستمکارانه ظالمانه
جاودانه
- جاودانه
- همیشه، دائم، ابدی
جهودانه
- جهودانه
- مانند جهودان (در تعصب خود بینی لجاجت)، پارچه زردی که جهودان برای شناخته شدن از مسلمانان بر دوش خود میدوختند
خسروانه
- خسروانه
- شاهانه ملوکانه عاطفت خسروانه، همچون خسروان: (خسروانه سخن گوید)
تهورانه
- تهورانه
- بیباکی و رشادت
