جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تیغ گر

تیغ پر

تیغ پر
جوجۀ مرغ که تازه از تخم درآمده و پرهایی شبیه خار دارد، سیخ پر، خارپر، پرهایی که در ابتدا به شکل خار در تن جوجه های پرندگان می روید
تیغ پر
فرهنگ فارسی عمید

تیغگر

تیغگر
تیغساز. آنکه تیغها را بسازد. (آنندراج) :
مغنی ز دف ساختی چون سپر
به قانون خبرگیر ازین تیغگر.
طغرا (از آنندراج).
رجوع به تیغساز شود
لغت نامه دهخدا

تیغ زن

تیغ زن
شمشیر زن، بکار برنده استر، روز سیزدهم از ماههای ملکی. یا تیغ زن آسمان. صبح صادق، آفتاب خورشید، مریخ
فرهنگ لغت هوشیار

تیغ زن

تیغ زن
ویژگی کسی که با نیرنگ و یا زور از دیگران پول می گیرد، شمشیرزن، کنایه از جنگ جو، دلاک، سلمانی، کسی که در عزای شهیدان کربلا به سر خود قمه می زند، قمه زن
تیغ زن
فرهنگ فارسی عمید