جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پیوندیدن

پیوندیدن

پیوندیدن
پیوند یافتن. متصل و پیوسته و مرتبط شدن
لغت نامه دهخدا

نیوندیدن

نیوندیدن
آمیختن. سرشتن و برتاختن و حمله بردن و دلیری نمودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیونیدن

پیونیدن
پیوند کردن (درخت و جز آن) : درخت آسان توان از بن بریدن ولکن باز نتوان پیونیدن 0 (ویس و رامین)
فرهنگ لغت هوشیار

پیونیدن

پیونیدن
پیوند دادن، پیوند کردن، برای مِثال درخت آسان توان از بن بریدن / ولکن باز نتوان پیونیدن (فخرالدین اسعد - لغتنامه - پیونیدن)
پیونیدن
فرهنگ فارسی عمید

پیونیدن

پیونیدن
پیوستن. پیوند کردن:
درخت آسان توان از بن بریدن
ولکن باز نتوان پیونیدن.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا