معنی پکنه پکنه چاق، فربه، کوتاه قد، برای مثال آن دختر پکنه عصمه الدین / سرمایۀ زهد و نیک نامی ست (انوری - مجمع الفرس - پکنه) تصویر پکنه فرهنگ فارسی عمید
پکنه پکنه مردم فربه کوتاه بالا را گویند. (برهان قاطع). کوتاه قد و کلفت و سروته یکی. در تداول عوام تاپو. خپله: آن دختر پکنه عصمت الدین سرمایۀ زهد و نیک نامی است. انوری (از فرهنگ جهانگیری) لغت نامه دهخدا
آکنه آکنه آنچه از پشم و پنبه و لاس و پر جز آن میان ابره و آستر قبا و لحاف و نهانین و مانند آن کنند حشو آکین فرهنگ لغت هوشیار