بندیخانه بندیخانه زندان که ترجمه سجن است. (آنندراج). زندان. بندخانه. (فرهنگ فارسی معین) : ز بندی خانه چشمم که جسته که زنجیرش سراپا رنگ بسته. محمدقلی سلیم (از آنندراج) لغت نامه دهخدا
باده خانه باده خانه می خانه. میکده: عقل اگر در میانه کشته شود دیت از باده خانه بستانیم. خاقانی (از آنندراج). ما هم بباده همدم خاقانییم و بس کو راه باده خانه که جویای باده ایم. خاقانی لغت نامه دهخدا