آزرده دل آزرده دل آزرده جان: اگر برنخیزد به، آن مرده دل که خسبند از او مردم آزرده دل. سعدی لغت نامه دهخدا
آزرده دل آزرده دل حزین، دل آزرده، دلتنگ، دلگیر، غمگین، ملولمتضاد: پرنشاط، زنده دل فرهنگ واژه مترادف متضاد