جدول جو
جدول جو

معنی ازرق پوش

ازرق پوش
صوفی، برای مثال پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان / رخصت خبث نداد ار نه حکایت ها بود (حافظ - ۴۱۴)، مکار، حیله گر
تصویری از ازرق پوش
تصویر ازرق پوش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ازرق پوش

ازرق پوش

ازرق پوش
کسی که جامه کبود پوشد، صوفی، کنایه از صوفیِ ریایی
ازرق پوش
فرهنگ فارسی معین

زرق پوش

زرق پوش
کسی که لباس کبود می پوشد مانند صوفیان. (ناظم الاطباء). رجوع به زرق شود
لغت نامه دهخدا

زره پوش

زره پوش
کسی که زره پوشیده، آنکه با زره مجهز است و گلوله های معمولی بدان اثر نکند کشتی زره پوش، تانک
فرهنگ لغت هوشیار

زره پوش

زره پوش
زره پوشیده، کسی که زره بر تن کرده، زره دار، در امور نظامی وسیلۀ نقلیه ای که از صفحه های محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمی کند
زره پوش
فرهنگ فارسی عمید