معنی ازخودگذشته - فرهنگ فارسی عمید
معنی ازخودگذشته
- ازخودگذشته
- ازجان گذشته، فداکار
تصویر ازخودگذشته
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ازخودگذشته
خودگذشته
- خودگذشته
- واله. ازخودرفته. از جان سیرآمده. ترک سر گفته. (آنندراج) :
برداشت تحفه مشت غباری ز خاک ما
آن خودگذشته ای که بکوی فنا گذشت.
ناظم تبریزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا