جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نفق

نفق

نفق
فرس نفق الجری، اسب شتاب مانده شونده و منقطعکننده جری را. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). هر چیز سریعالانقطاع، و منه: فرس نفق الجری. (از متن اللغه) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

نفق

نفق
بیرون آمدن یربوع از نافقائش. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغه). رجوع به نَفَق شود، داخل شدن کلاکموش در نافقائش. (از المنجد) (از متن اللغه). رجوع به نَفَق شود
لغت نامه دهخدا