معنی ناهمساز
- ناهمساز
- ناسازگار، بی تناسب
واژههای مرتبط با ناهمساز
ناهمساز
- ناهمساز
- نا موافث، ناموافق
ناهمساز
- ناهمساز
- ناسازگارغیرمتناسب بی تناسب، ناهم کوک مقابل همساز
ناهمساز
- ناهمساز
- ناساز. ناسازوار. ناسازگار. غیرمتناسب. بی تناسب. ناهم جور، ناهم کوک
ناهمسان
- ناهمسان
- متفاوت، بی شباهت
نادمساز
- نادمساز
- آنکه سازگار نیست ناموافق مخالف مقابل دمساز
ناهمسازی
- ناهمسازی
- ناسازگاری عدم تناسب، ناهم کوکی مقابل همسازی
نادمساز
- نادمساز
- نامناسب. مخالف. ناموافق. (ناظم الاطباء). که دمساز و سازگار نیست. مقابل دمساز. رجوع به دمساز شود
ناهمسازی
- ناهمسازی
- عدم تناسب. ناجوری. ناهمساز بودن
ناهمسان
- ناهمسان
- مختلف، ناجور، نامناسب، ناهمانند، ناهمگون
متضاد: همانند، همسان