معنی قیچاچی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قیچاچی
قیچاجی
- قیچاجی
- خیاط دوزنده. یا قیچاجی امرائی. خیاط مخصوص امرا و وزرا. یا قیچاجی خاصه. خیاطی که موظف به دوختن ملبوس شاه و اهل حرم و خلعتهای گرانبها بود (صفویه)
فرهنگ لغت هوشیار
قیچاجی
- قیچاجی
- قیچاچی. قیجاجی. خیاط. دوزنده. (فرهنگ فارسی معین) (سازمان اداری حکومت صفوی ص 126، 127)
لغت نامه دهخدا
پیچانی
- پیچانی
- حیرت سرگشتگی گیجی: هر که را در دل شک و پیچانی است در جهان او فلسفی پنهانی است. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
قاچاقی
- قاچاقی
- گریزکی بنحو قاچاق بطور غیر قانونی و پنهانی: قاچاقی وارد مرز شد
فرهنگ لغت هوشیار