جدول جو
جدول جو

معنی فساینده

فساینده
رام کننده، افسونگر، برای مثال به چاره گری زیرک و هوشمند / فسون فساینده را کرد بند (نظامی۵ - ۸۵۹)
تصویری از فساینده
تصویر فساینده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فساینده

فساینده

فساینده
فسای. افسون گر و رام کننده. (برهان) :
به چاره گری زیرک هوشمند
فسون فساینده را کرد بند.
نظامی
لغت نامه دهخدا