جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ضرب گیر

ابر گیر

ابر گیر
که ابر تولید کند که جاذب و جالب ابر باشد: دریا جنگل و کوه ابرکش باشد
فرهنگ لغت هوشیار

بمب گیر

بمب گیر
قطعه فلزی که به زیر بال هواپیمای جنگی متصل شود و بمب یا راکت را بوسیله چنگکها بدان متصل کنند
فرهنگ لغت هوشیار

حرف گیر

حرف گیر
خرده گیر، نکته گیر، عیب گیر، عیب جو، برای مِثال چو حرفم برآمد درست از قلم / مرا از همه حرف گیرآنچه غم (سعدی۱ - ۴۹)
حرف گیر
فرهنگ فارسی عمید

عرق گیر

عرق گیر
آنکه عرق میوه ها و گیاه ها را می گیرد، عرق کش، پیراهن نازک که زیر پیراهن بر تن می کنند، زیرپیراهنی، پارچه یا حوله ای که عرق بدن را با آن خشک می کنند، پارچه ای که بر پشت اسب در زیر زین می اندازند
عرق گیر
فرهنگ فارسی عمید

عرق گیر

عرق گیر
چکیده گیر، رومال، زیرپوش خوی گیر آن که عصاره میوه ها را گیرد عصار، خجل شرمنده، جامه ای نازک که برای خشک کردن عرق بدن پوشند زیر پیراهنی، پارچه ای که بدان عرق پاک کنند دستمال رومال، جامه ای که بر پشت اسب و در زیر زین اندازد، کلاهکی از پارچه به شکل نیم کره
فرهنگ لغت هوشیار