معنی شست گیر - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با شست گیر
شست گیر
شست گیر
شست گر. تیرانداز و کماندار. (ناظم الاطباء). کماندار و تیرانداز. (آنندراج). تیرانداز. (غیاث اللغات) : اگر خسرو شست میران بود هم آماج این شست گیران بود. نظامی. رجوع به شست گر شود
لغت نامه دهخدا
شست میر
شست میر
تیرانداز کامل هنر. (آنندراج) (غیاث اللغات) (شرفنامه چ وحید ص 378) : اگر خسرو شست میران بود هم آماج این شست گیران بود. نظامی
لغت نامه دهخدا
شست گر
شست گر
شست گیر. تیرانداز و کماندار. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از برهان). رجوع به شست گیر شود
لغت نامه دهخدا
پسر گیر
پسر گیر
پسری که دیگری او را بجای پسر خود گرفته است متبنی
فرهنگ لغت هوشیار
شیر گیر
شیر گیر
شیر گیرنده آنکه شیر را شکار کند و بگیرد، دلیر پر زور پر قوت نیرومند، مست
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.