خانه ای که باغ داشته باشد. (آنندراج). بعربی حدیقه یعنی باغی که گرد آن دیوار کشند. (مجموعۀ مترادفات ص 134) : از عبیر و عنبر و از مشک و لاد و داربوی در سرابستان ما اندر خزان میدار بند. کسایی. بالاء قرمیسین جایها ساخته بود تا بکنار رود بزرگ از سرابستانها و باغها بتابستان مقام ساختی. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 107). مگر طوبی سر آمد در سرابستان جان من که بر هر شعبه ای مرغی شکرگفتار می بینم. سعدی
جای غریبان، خانۀ غربا، قَبرِستان، محل دفن مردگان، جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد گورِستان، وادی خاموشان، مَقبَره، گورسان، کَرباس مَحَلِّه، گوردان، مَروَزَنه، مَرزَغَن، سُتودان، برای مِثال تا که در منزل حیات بُوَد / سال دیگر، که در غریبستان؟ (سعدی۲ - ۶۶۲)