جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سر و سر

سر و مر

سر و مر
چاق و چله و سالم سالم و سرحال. یا سر و مر و گنده. چاق و چله و سالم
فرهنگ لغت هوشیار

سربه سر

سربه سر
سراسر، سرتاسر، همه، همگی، برای مِثال عالم همه سربه سر خراب است و یباب / در جای خراب هم خراب اولی تر (حافظ - ۱۱۰۰)، برابر
سربه سر شدن: کنایه از برابر شدن، مساوی شدن
سربه سر
فرهنگ فارسی عمید