معنی سخت بنیاد
سخت بنیاد
بنای محکم و پایدار
تصویر سخت بنیاد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سخت بنیاد
سست بنیاد
سست بنیاد
بنایی که شالده آن سست باشد، زبون ضعیف النفس
فرهنگ لغت هوشیار
سست بنیاد
سست بنیاد
بی دوام، ناپایدار
فرهنگ فارسی عمید
سست بنیاد
سست بنیاد
سست بنیان، ناپایدار، متزلزل، زبون، ضعیف النفس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سست بنیان
سست بنیان
سست بنیاد، واهی نهاد، بی اساس، بی پایه، واهی
متضاد: موثق
فرهنگ واژه مترادف متضاد