دست در کمر یکدیگر حلقه کردن و رقصیدن: تا گه روز قند می خوردم با پری دستبند می کردم. نظامی. ساعتی دستبند میکردند بر سمن ریشخند می کردند. نظامی. ، بند کردن پنجه بر کمر حریف در کشتی. به کار بردن فنی از فنون کشتی: برو تا ببینی که پولادوند بکشتی همی چون کند دستبند. فردوسی