معنی ثامنه - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ثامنه
ثامنه
- ثامنه
- مونث ثامن، شصت یک سابعه 60، 1 سابعه. هر ثامنه شامل شصت تاسعه است، جمع ثوامن
فرهنگ لغت هوشیار
ثامنه
- ثامنه
- تأنیث ثامن، یک جزء از شصت جزء سابعه و ثامنه قسمت شده است به شصت تاسعه (فلک). ج، ثوامن
لغت نامه دهخدا
دامنه
- دامنه
- دامن و کنارۀ چیزی، دامن مانند، حاشیه، کناره، در علم جغرافیا قسمت شیب دار کوه، پایین کوه
فرهنگ فارسی عمید
ضامنه
- ضامنه
- مونث ضامن و خرما بن: در چهار دیواری مونث ضامن، خرمابن که در شهر یا قریه یا داخل حصار شهر باشد
فرهنگ لغت هوشیار