جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تباهیدن

تباهیدن

تباهیدن
فاسد شدن. (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286 ب) (ناظم الاطباء). ضایع شدن. (ناظم الاطباء) ، گمراهی. (لسان العجم ایضاً) ، پوسیدن. (ناظم الاطباء) ، فنا شدن و فنا کردن. (لسان العجم ایضاً) ، باطل گشتن. (ناظم الاطباء) ، خراب کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

تباسیدن

تباسیدن
هم ریشه تبسیدن، تفسیدن و تابیدن. (حاشیۀ برهان چ معین). از حرارت گرمابیخود شدن و بیشعور گردیدن. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). از گرما بیخود شدن و بی هوش گردیدن. (ناظم الاطباء). تفسیدن نیز تبدیل این لغت است. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا