معنی پیچ خورده
پیچ خورده
پیچ و تاب پیداکرده
تصویر پیچ خورده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیچ خورده
پیچ خورده
پیچ خورده
Meandering, Sinuously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پیچ خورده
پیچ خورده
извилистый , извилисто
دیکشنری فارسی به روسی
پیچ خورده
پیچ خورده
gewunden
دیکشنری فارسی به آلمانی
پیچ خورده
پیچ خورده
звивистий , звивисто
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پیچ خورده
پیچ خورده
kręty
دیکشنری فارسی به لهستانی
پیچ خورده
پیچ خورده
蜿蜒的 , 蜿蜒地
دیکشنری فارسی به چینی
پیچ خورده
پیچ خورده
sinuoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پیچ خورده
پیچ خورده
tortuoso, sinuoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پیچ خورده
پیچ خورده
serpenteante, sinuoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی