معنی پرگند
پرگند
بسیار بدبو، گندیده
تصویر پرگند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پرگند
پرگند
پرگند
گندیده و بد بو
فرهنگ لغت هوشیار
پرگند
پرگند
سخت بویناک. بسیار بدبو
لغت نامه دهخدا
پر گند
پر گند
بدبو پر از گند
فرهنگ لغت هوشیار
پروند
پروند
ابریشم پرند، گلابی امرود کمثری
فرهنگ لغت هوشیار
پرگنه
پرگنه
پر گناه
فرهنگ لغت هوشیار
پرگزند
پرگزند
پرزیان، پرضرر
فرهنگ لغت هوشیار
پرفند
پرفند
پرفن
فرهنگ لغت هوشیار
پرفند
پرفند
پرمکر، مکار، حیله گر
فرهنگ فارسی عمید
پرگنه
پرگنه
پرگناه، آنکه گناه بسیار مرتکب شده، گناهکار
فرهنگ فارسی عمید