جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با الد

الد

الد
شتر درازگردن. (منتهی الارب). شتری که اخدع (رگ گردن) او دراز باشد. (از اقرب الموارد) ، آنکه. (منتهی الارب). آنچه. که. آنچنان کسی که. آن چنان چیزی که. (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد آمده: الذی اسم موصول است و برای وصف معرفه ها بوسیلۀ جمله وضع شده، و بصورتهای اللَّذِ و اَللَّذْ و اَللَّذی ُ و اَللَّذی ﱡ و اَللَّذی ِّ و لَذی نیز آمده است، مؤنث آن التی و مثنای آن اَللَّذان ِ و اللَّذا (بحذف نون) واللَّذان ِّ (بتشدید نون) و جمع آن اَلَّذین َ و اللاؤون و اللاؤو و الذی (بحذف نون) است و بعضی از عرب اللذون در حالت رفع و الذین در حالت نصب و جر استعمال میکنند و مصغر الذی، اَللَّذَیّا و در تثنیۀ مصغر اَللَذَیّان ِ و اَللَذَیّون َ و همچنین در مؤنث آن اَللَّتَیّان ِ و اَللَّتَیّات گویند. (از اقرب الموارد) ، الذی لا اسم له. رجوع به لا اسم له شود
لغت نامه دهخدا

ارد

ارد
خیر، برکت، فرشته نگهبان ثروت، نام چند تن از پادشاهان اشکانی، نام چند تن از پادشاهان اشکانی
ارد
فرهنگ نامهای ایرانی