جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با یابش

یابش

یابش
یابیدن. (ناظم الاطباء). یافتن، دریافت و ادراک و هوش و فراست و دانش. (ناظم الاطباء) :
چونکه گوهر نیست تابش چون بود
چونکه نبود ذکر یابش چون بود.
مولوی
لغت نامه دهخدا

تابش

تابش
تابیدن، درخشش، روشنایی و گرمی آفتاب یا آتش، فروغ، پرتو
تابش
فرهنگ فارسی عمید

یازش

یازش
قصد، آهنگ
رُشد، بالیدِگی، روییدگی، نَشْوْ، وَخش، نَشْوْ و نَما
یازش
فرهنگ فارسی عمید

یابر

یابر
ده یا آب و زمینی که پادشاه برای مدد معاش به کسی واگذار کند
یابر
فرهنگ فارسی عمید