نهفتیده نهفتیده پنهان کرده نهفته: (شد آگه که در عرضگاه جهان نهفتیده کس نماند نهان) نظامی. گنجینه گنجوی. 362) فرهنگ لغت هوشیار
نهفتیده نهفتیده پنهان کرده. نهان داشته: شد آگه که درعرضگاه جهان نهفتیدۀ کس نماند نهان. نظامی لغت نامه دهخدا
نهازیده نهازیده تَرسیده، کسی که دچار بیم و ترس شدهوَحشَت زده، هَراسیده، مَرعوب، مُتَوَحِّش، خائِف، رَعیب، چَغزیده، مَروع فرهنگ فارسی عمید
کافتیده کافتیده شکافته: (جهان ز آتش تیغها تافته دل که ز بانگ یلان کافته)، کنده، جستجو کرده کاویده، بحث کرده مبحوث، تفتیش کرده، سوراخ کرده فرهنگ لغت هوشیار
نهنبیده نهنبیده نهان کرده پنهان ساخته: (بر چشمه تختی و مردی بر وی بمرده بچادر نهنبیده روی)، دفینه، سخن پنهان فرهنگ لغت هوشیار