جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مثنات

مثنات

مثنات
دارای دو نقطه: تاء مثنات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مثناه شود.
- مثنات تحتانیه، یاء. (یادداشت ایضاً).
- مثنات فوقانیه، تاء. تاء قرشت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

مثناه

مثناه
ریسمان، کجی خمیدگی، لا چین مثنات در فارسی مونث مثنی دو تا دو گشته، واژه مادینه گشته در زبان تازی، دو دیله (دیل نقطه) وات دو دیله چون ت
فرهنگ لغت هوشیار

مثنان

مثنان
شاید تازی گشته از سریانی از یونانی کرم دانه گرد مانه این واژه به گونه تازی گردیده: کزمدانه و جر مدانق از گیاهان، سداب کوهی از گیاهان کرم دانه، سداب کوهی را گویند که در تداول دانه هایش را اسپند نامند
فرهنگ لغت هوشیار

مثمنات

مثمنات
جمع مثمنه، هشت پارگان جمع مثمنه (مثمن) : ... هر بحر که مثمن آن خوش آینده و مستعمل است در دایره مثمنات باید آورد و مسدس آنرا مجزوء آن دانست
فرهنگ لغت هوشیار

مثلات

مثلات
جَمعِ واژۀ مَثُلَه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به مثله شود
لغت نامه دهخدا

مثلات

مثلات
مثلها و ضرب المثلها. (ناظم الاطباء). و رجوع به مَثَل شود
لغت نامه دهخدا

مثانات

مثانات
جَمعِ واژۀ مثانه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). رجوع به مثانه شود
لغت نامه دهخدا