معنی مالور
- مالور
- صاحب مال، مال دار
واژههای مرتبط با مالور
ماهور
- ماهور
- نام یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی
مامور
- مامور
- گمارده، کارگزار
مالوف
- مالوف
- الفت گرفته، خو گرفته
ماخور
- ماخور
- خرابات، میخانه، قمارخانه
ماجور
- ماجور
- اجر داده شده، کسی که اجر و مزد گرفته
ماژور
- ماژور
- سرگرد، افسر ارتش بالاتر از سروان، یاور
ماشور
- ماشور
- هر چیز درهم آمیخته، چیزهای به هم آمیخته
والور
- والور
- ارزش، اهمیت، نوعی چراغ خوراک پزی نفت سوز
مامور
- مامور
- آنکه برای انجام کاری معیّن و منصوب می شود، امر شده، فرمان داده شده
