جدول جو
جدول جو

معنی گلوبندگی

گلوبندگی
پرخوری، شکم پرستی، برای مثال ز ده گونه ریچال و ده گونه وا / گلوبندگی هر یکی را سزا (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۲۸۳)
تصویری از گلوبندگی
تصویر گلوبندگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گلوبندگی

گلوبندگی

گلوبندگی
شکم خوارگی. شهوت طعام:
ز ده گونه ریچال و ده گونه با
گلوبندگی هر یکی را سزا.
ابوشکور.
رجوع به گلوبنده شود
لغت نامه دهخدا

گلوبنده

گلوبنده
کسی که تابع حلق و شکم خود باشد بسیارخوار شکمخواره
گلوبنده
فرهنگ لغت هوشیار

گویندگی

گویندگی
سخنگویی نطق، خوانندگی (آواز) قوالی: مثل حافظ احمد قزوینی که در گویندگی طاق و در پیچش آواز و نمک خوانندگی شهره آفاق بود
فرهنگ لغت هوشیار