معنی کلول - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با کلول
کلول
کلول
جَمعِ واژۀ کَل ّ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به کل شود
لغت نامه دهخدا
کلول
کلول
کندگردیدن بینایی و شمشیر و زبان و غیر آن. (منتهی الارب) (آنندراج). کند شدن بینایی و شمشیر. کل. کلال. کلاله. کلوله. (از اقرب الموارد). و رجوع به کَل ّ شود
لغت نامه دهخدا
بلول
بلول
نجات یافتن و رستگار شدن، سرد و نمناک شدن باد، در آویختن
فرهنگ لغت هوشیار
ذلول
ذلول
رام مطیع منقاد جمع اذله و ذلل. رام فرمانبردار سر به زیر
فرهنگ لغت هوشیار
الول
الول
سریانی دوازدهمین ماه سال سریانی برابر با آذر انجیر معابد دوازدهمین ماه سال سریانی ایلول
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.