معنی کاغذساز
- کاغذساز
- آنکه کاغذ می سازد
واژههای مرتبط با کاغذساز
کاغذ ساز
- کاغذ ساز
- کسی که کاغذ سازد کاغذ گر
کاغذ سازی
- کاغذ سازی
- شغل و عمل کاغذساز، کنایه از جعل اسناد
کاغذبازی
- کاغذبازی
- نوشتن نامه های پی در پی و بیهوده در ادارات، زیاده روی در تشریفات اداری
کار ساز
- کار ساز
- کسی که کارهای دیگران را انجام دهد: کار گشای، نیک انجام دهنده امور عامل
کاغذ سازی
- کاغذ سازی
- عمل و شغل کاغذ ساز، کار خانه ای که در آن کاغذ سازند کاغذ خانه
کاغذبازی
- کاغذبازی
- مجازاً، زیاده روی در تشریفات اداری که باعث پیچیدگی و کندی جریان کارها می شود
داغ ساز
- داغ ساز
- داغ کننده، سازندۀ آلت داغ
کاردساز
- کاردساز
- آنکه کارد سازد، چاقوساز
کاغذبازی
- کاغذبازی
- اصول تشریفاتی اداری که با نوشتن نامه های متعدد از رؤسا به مرئوسین و بعکس صورت گیرد