معنی کاریدن کاریدن کاشتن، زراعت کردن، برای مثال بسا کس که بر خورد و هرگز نکاشت / بسا کس که کارید و بر برنداشت (اسدی - ۲۱۰) تصویر کاریدن فرهنگ فارسی عمید