دم پخت دم پخت خوراکی مانند پلو و آن چنانست که برنج را میپزند ولی آبکش نکنند و گاه بدان عدس لوبیا ماش افزایند دم پخت دم پختی فرهنگ لغت هوشیار
دست پخت دست پخت غذایی که کسی با دست خود پخته باشدآشپَزی، هنر روش پختن غذاها، شغل و عمل آشپز، طِباخَت، طَبّاخی فرهنگ فارسی عمید
دم پخت دم پخت برنجی که آبکشی نشده باشد و گاه به آن عدس، لوبیا، ماش یا باقلا بیفزایند، دمپختک فرهنگ فارسی معین
سه پلشت سه پلشت حالتی در قاب بازی که گودی همه قاب ها به سوی بالا باشد، وضع بسیار ناخوشایند فرهنگ فارسی معین