پوستین دوز، فراء، واتگر: بخارپشت نگه کن که از درشتی موی به پوست او نکند طمع پوستین پیرای، کسائی، ، و انوری در بیت ذیل از پوستین پیرای معنی مؤدب و مهذب یا عذاب دهنده و شکنجه کننده خواسته است: گر حسودت بسیست عاجز نیست اژدها از جواب مارافسای ... بشب و روزشان سپار که نیست زین نکوتر دو پوستین پیرای، انوری
بوستان پیرای، باغبان، (آنندراج)، بستان پیرا، بوستان بان، (فرهنگ فارسی معین) : اگر از دورباش بوستان پیرا نیندیشد سر از یک طوق با قمری کند سرو روان بیرون، صائب، بسعی بوستان پیرا چه حاجت باغ مینو را، یغما (از ضیاءاللغه)، رجوع به بستان پیرا و بستان پیرای شود
دهی جزء دهستان حومه بخش صومعه سرای شهرستان فومن، واقع در هفتهزارگزی شمال باختری صومعه سرا. کنار راه شوسۀ صومعه سرا به اباتر. جلگه، معتدل مرطوب. دارای 400 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسوله. محصول آنجابرنج و توتون و سیگار و ابریشم و چای. شغل اهالی زراعت و مکاری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)