معنی پرتگالی - فرهنگ فارسی عمید
معنی پرتگالی
- پرتگالی
- نوعی شراب پرتغالی، برای مثال حریف آن مسیحا مشربم کز ساغر عشرت / به ترسا زاده ای نوشد شراب پرتگالی را (فیضی - لغتنامه - ترسازاده)
تصویر پرتگالی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پرتگالی
پرتقالی
- پرتقالی
- منسوب بکشور پرتقال (پرتغال)، رنگ زرد چون رنگ پرتقال (میوه)، پرتقال فروش
فرهنگ لغت هوشیار
پرتغالی
- پرتغالی
- از مردم پرتغال، تهیه شده در پرتغال، زبانی از شاخۀ زبان های رومیایی (لاتین) که در پرتغال و برزیل بدان سخن می گویند، پرتگالی
فرهنگ فارسی عمید
پرتقالی
- پرتقالی
- منسوب به کشور پرتقال، رنگی زرد که اندکی به سرخی زند
لغت نامه دهخدا
پرشکالی
- پرشکالی
- منسوب و مربوط به پرشکال پشکالی برساتی: هوای پرشکالی. (گهی ابرترو گاهی ترشح گونه گه باران بیا در چشم من بنگر هوای پر شکالی را) (طالب آملی)
فرهنگ لغت هوشیار