معنی آغازیده - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آغازیده
آغالیده
- آغالیده
- انگیخته تحریک شده، آشفته کرده پریشان ساخته، برشورانیده برانگیخته بفتنه و فساد و جنگ و ستیز
فرهنگ لغت هوشیار
آغازیدن
- آغازیدن
- ابتدا کردن شروع کردن سر گرفتن آغاز نهادن، فتالیدن
فرهنگ لغت هوشیار