جدول جو
جدول جو

معنی مغزل

مغزل
دوک، آلت نخ تابی، آلت چوبی که با آن نخ می ریسند، آلت فلزی یا چوبی در ماشین نخ ریسی که نخ روی آن پیچیده می شود
تصویری از مغزل
تصویر مغزل
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مغزل

مغزل

مغزل
عمود نورج. ج، مغازل. (ناظم الاطباء). و رجوع به مغازل شود
لغت نامه دهخدا

مغزل

مغزل
دوک. ج، مغازل. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از غیاث) (از آنندراج). آنچه بدان ریسند. دکلان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

مغزل

مغزل
آهو بابچه. (مهذب الاسماء) : ظبیه مغزل، آهو مادۀ باغزال. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مغزل

مغزل
با زنان سخن گویی. (منتهی الارب) (آنندراج). سخن گویی با زنان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

تغزل

تغزل
ترانه سرایی، مهر ورزی، غزل سرایی کردن شعر عاشقانه گفتن، عشق ورزیدن، غزل سرایی، عشق ورزی، جمع تغزلات
فرهنگ لغت هوشیار