معنی معسر معسر مُعسِر کسی که دچار تنگدستی شده باشد و از عهدۀ ادای قرض خود برنیاید، نیازمند، تنگ دست کسی که دچار تنگدستی شده باشد و از عهدۀ ادای قرض خود برنیاید، نیازمند، تنگ دست تصویر معسر فرهنگ فارسی عمید