کلان سالی کلان سالی پیری. کِبَر. بسیار سالی. به زاد برآمدگی. هرم. قحارت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پیری. سالدیدگی. افزونی و بسیاری عمر. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
کلان قاضی کلان قاضی خواجه... به گفتۀ مؤلف مجالس از قضات هرات و پدر مولانا وصلی شاعر بود که همه مردم هرات در عقل و رای او را مسلم می دارند. (از مجالس النفائس ص 102). و رجوع به همین کتاب ص 274 شود لغت نامه دهخدا